سودوتومور مغزی

خلاصه مقاله
سودو تومور مغزی یک وضعیت نادر است که با افزایش فشار داخل جمجمهای ناشناخته (IIP) مشخص میشود و با علائم دیگری مانند تورم دیسک بینایی، سردرد، از دست دادن بینایی، وزوز گوش و دوبینی همراه است. 💠از آنجا که علائم آن مشابه ضایعات تودهای مغزی هستند، به همین دلیل نام سودو تومور مغزی با "تومور کاذب مغزی" مرتبط شده است.
#case_article
#Pseudotumor_Cerebri
#part1
🔰مقدمه🔰
💠سودو تومور مغزی یک وضعیت نادر است که با افزایش فشار داخل جمجمهای ناشناخته (IIP) مشخص میشود و با علائم دیگری مانند تورم دیسک بینایی، سردرد، از دست دادن بینایی، وزوز گوش و دوبینی همراه است.
💠از آنجا که علائم آن مشابه ضایعات تودهای مغزی هستند، به همین دلیل نام سودو تومور مغزی با "تومور کاذب مغزی" مرتبط شده است.
🔰گزارش کیس🔰
💠ما یک مورد بیمار زن ۴۶ ساله را معرفی میکنیم که به دلیل کیست تخمدان و آسم در بخش ما بستری شده و از ناراحتی چشمی در هر دو چشم به شکل فشار در بخش پشتی چشم شکایت داشت. معاینه شبکیه در هر دو چشم نشاندهنده تورمدیسک بینایی، رگهای متورم و گشاد شبکیه و ظاهر گل داوودی در چشم راست بود (شکل ۱).
💠معاینات MRI مغز نشانههایی از افزایش فشار داخل جمجمهای ناشناخته و چند ضایعه کوچک کانونی که نشاندهنده بیماری دمیلینه بودند، بیان کرد (شکل ۲).
💠تشخیص مثبت برای هر دو چشم شامل: تورم دیسک بینایی، دوربینی خفیف، افزایش فشار داخل جمجمهای ناشناخته و کمبود اسید فولیک بود. تشخیص افتراقی برای تورمدیسک بینایی دو طرفه شامل ضایعات ساختاری مغزی مانند تومورهای مغزی (خوشخیم یا بدخیم)، ضایعات عروقی، التهاب/عفونتها (آبسه مغزی) بود که همگی توسط معاینه نورولوژیک و معاینه MRI مغز رد شدند.
💠افزایش فشار داخل جمجمهای مزمن میتواند ناشی از شرایط مختلفی باشد از جمله برخی داروها مانند تتراسیکلین، لخته خون در مغز، مصرف بیش از حد ویتامین A یا تومور مغزی. همچنین ممکن است با توجه به سابقه پزشکی بیمار بدون علت قابل تشخیصی رخ دهد.
#case_article
#Pseudotumor_Cerebri
#part2
🔰درمان🔰
💠هدف اصلی درمان کاهش علائم و حفظ بینایی بود. در طول بستری، به دلیل کاهش خفیف میدان بینایی، درمان عمومی با مانیتول ۲۰% به میزان ۲۵۰ میلیلیتر در روز، استازولامید ۲x۵۰۰ میلیگرم در روز، ویتامین B1 (۱۰۰ میلیگرم در روز)، B2 (۱۰ میلیگرم در ۲ میلیلیتر در روز) و B6 (۵۰ میلیگرم در ۲ میلیلیتر در روز) آغاز شد.
💠تکامل وضعیت بیمار در طول بستری پایدار بود. توصیهها هنگام ترخیص از بیمارستان شامل اجتناب از فعالیتهای بدنی و ادامه درمان با استازولامید به دوزهای روزانه ۲x۲۵۰ میلیگرم و مکملهای پتاسیم خوراکی به میزان ۳۰ میلیگرم دو بار در روز بود.
🔰نتیجه گیری🔰
💠افزایش فشار داخل جمجمهای ناشناخته (IICP) که به آن هایپرتنشن داخل جمجمهای خوشخیم نیز گفته میشود، یک اختلال چالشبرانگیز است که منجر به افزایش فشار داخل جمجمهای (ICP) میشود، بدون وجود علت قابل شناسایی.
💠در زمان مراجعه، شایعترین علامت سردرد است. علائم بینایی در IICP شایع هستند و با تورم دیسک بینایی مرتبطاند. فلج عصب ابدوسنس ممکن است علامت دیگری در IIP باشد و ناشی از افزایش ICP بر روی این عصب است.
💠بدون هیچ درمانی، تورم دیسک بینایی میتواند منجر به از کوری پیشرونده و غیرقابل برگشت و آتروفی عصب بینایی شود. اهداف اصلی درمان کاهش علائم است. ما درمان پزشکی با استازولامید را برای کاهش ادم مردمک آغاز کردیم.
💠در موارد کاهش خفیف میدان بینایی، همانطور که در مورد ما بود، درمان با استازولامید باید آغاز شود.
Pseudotumor cerebri
📚منبع
✍گردآورنده: دکتر دنیا حسینی
✨شکوه دنیای اعصاب در انجمن علمی دانشجویی جراحی اعصاب
با ما همراه باشید.✨
🆔English:@NeurosurgeryAssociation
🆔Persian:@Neurosurgery_Association
مقالات مرتبط
مننژیوما
مننژیوما یکی ازتومورهای اولیه سیستم عصبی مرکزی است که در نخاع یا مغز بروز میکند و منشأ تومور از سلولهای مننژ و عنکبوتیه است. این تومور معمولاً خوشخیم است.تشعشعات یونیزان ، ریسک بیماری را از شش تا ده برابر بیشتر است. سندروم ارثی میتوانند زمینه را برای بروز مننژیوما فراهم کنند.مانند نوروفیبروماتوز نوع 2 (NF2) , Li-Fraumeni، Gorlin، von Hippel-Lindau، بیماری Cowden و نئوپلازی غدد درون ریز متعدد (تیپ1). هورمونهای جنسی بهعنوان عوامل خطر دیگر برای ایجاد مننژیوم مطرح میشوند. افزایش بروز بیماری پس از بلوغ در زنان (2:1 در مقابل مردان) و همچنین در طول دوره باروری (حدود 3:1) مطرح کننده این موضوع میباشد. ویژگی بافت شناسی پاتوگنومونیک مننژیوم، تشکیل whorls است که در نهایت به اجسام پساموما تبدیل می شوند. نشانگرهای ایمونوهیستوشیمی برای شناسایی مننژیوم عبارتند از: آنتی ژن غشای اپیتلیال، گیرنده سوماتوستاتین 2A، گیرنده پروژسترون و گیرنده استروژن ؛ آنتی ژن غشای اپیتلیال میباشد. WHO براساس ویژگی های هیستوپاتولوژیک: فعالیت میتوز ، تهاجم مغزی، و یا حداقل سه ویژگی تهاجمی دیگر مانند sheeting ، نسبت هسته به سیتوپلاسم بالا، هسته برجسته، سلولاریتی بالا و نکروز خود به خودی ، مننژیومها را طبقه بندی کرده و سه درجه بدخیمی را ذکر کرده است: مننژیوم های درجه یک می توانند طیف وسیعی از الگوهای بافت شناسی مختلف را ارائه دهند این الگوها عبارتند از: مننژوتلیال و فیبروز ، انتقالی، psammomatous,، angiomatous,، microcystic,، ترشحی، غنی از لنفوپلاسمیت و متاپلاستیک. از معیارهای طبقه بندی طیف درجه 1 : نرخ میتوز پایین، 4 در 10 HPFs و عدم تهاجم مغزی میتوان اشاره کرد. مننژیوم درجه 2 حداقل 3 ویژگی از ویژگی های زیر است: افزایش سلولاریتی، سلول های کوچک با نسبت بالای هسته به سیتوپلاسم، هسته برجسته، رشد مداوم بدون الگو یا رشد ورقه مانند، و کانون های نکروز خود به خود یا جغرافیایی. این طیفمی توانند بافت شناسی سلولی واضح و کوروئیدی داشته باشند. مننژیوم درجه 3 با ویژگی های بافتی بدخیمی تعریف میشود. چنین ویژگی هایی شامل سیتولوژی بدخیم (مانند ظاهری شبیه به سارکوم، کارسینوم یا ملانوم) یا شاخص میتوزی بالا است. زیرگروه هایی که دارای پتانسیل بیشتری برای تکثیر هستند، با درجه های II و III همراه هستند. اکثرا بدون علامت هستند ولی به محل درگیری ارتباط دارند. مننژیوم ها در تمام قسمت های جمجه یافت میشوند؛ خصوصا در ناحیه پاراساژیتال، و به دنبال آن فاکس، سینوس کاورنوس، توبرکلوم سلا، Lamina Cribrosa، تورامن مگنوم و Torcular Zones. علائمی همچون سردرد ، نقایص نورولوژیک کانونی یا تشنج عمومی و جزئی ، تیپیکال هستند. تغییرات شخصیتی، سردرگمی و تغییر سطح هوشیاری را میتوان مشاهده کرد و ممکن است به اشتباه به عنوان زوال عقل یا افسردگی تشخیص داده شود. مننژیوم های ستون فقرات اغلب در ناحیه توراسیک قرار دارند. هر فردی که اخیراً تشنج های او شروع شده یا علائم عصبی کانونی دارد که احتمال میرود با توده داخل جمجمه ارتباط داشته باشد، باید تحت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی از مغز قرار گیرد. تشخيص آن راديولوژيك است و اگر تصويربرداري قویا حاكي از مننژيوم باشد، بيوپسي(روش تشخیص قطعی) اجباري نيست. در هر روش تصویربرداری، مننژیوم ها ویژگی های بسیار مشخصی را نشان می دهند که امکان تشخیص دقیق آنها را فراهم می کند و امروزه حتی سرنخ هایی برای تشخیص های بافت شناسی نیزارائه میدهند. بیشتر توده های کانونی و خارج محوری مننژیوم هستند و گاهی اوقات وجود جریان(شکاف) CSF در مجاورت تومور دیده می شود. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) روش استانداردی برای تشخیص رادیولوژیکی و نظارت بر مننژیوم است. میتوان از آن برای افتراق بین عود مننژیوم های تحت درمان با جراحی و تغییرات رادیولوژیک مرتبط با درمان (مانند ضخیم شدن دورا) استفاده کرد. در CT، کلسیفیکاسیون داخل ضایعه تغییرات استخوانی(هیپراستوز)، افزایش علائم عروقی و کلسیفیکاسیون پساموماتوز نیز دیده میشود. در اسکن های CT و MRI، مننژیوم ها به صورت بدون تکیه و یا ساقه دار(dural tail) با ظاهری ایزودنس و لکه مانند(به دلیل تشکیل عروق) دیده میشوند. مننژیوم خوش خیم دارای dural tail ضخیم و تقویت کننده کنتراست خواهد بود.نکروز مرکزی (hypointense T1، غیر تقویت کننده) را می توان در هر دو مننژیوم خوش خیم و بدخیم مشاهده کرد. درگیری عروق مغزی یک ویژگی شایع است، به ویژه برای مننژیوما های قاعده جمجمه، که ممکن است به شریان های کاروتید و بازیلار یا شاخه های آنها نزدیک شود. برای مننژیوم قاعده جمجمه، 18-fluoro-ethyl-tyrosine PET می تواند به تشخیص کمک کند. سایر تشخیصهای افتراقی شامل دیگر بیماریهای عفونی، التهابی یا نئوپلاستیک است که دورا یا فضای ساب دورال را درگیر میکنند، مانند متاستاز سایر تومورها، پلاسماسیتوما، لنفوم، تومور فیبری منفرد، گلیوسارکوم، سارکوئیدوز، گرانولوماتوز و سل. درمان 1)جراحی: برای تومورهای در حال رشد و علامت دار، استاندارد مراقبت یک رویکرد جراحی است. مکان نوروآناتومیک تومر، رویکرد جراحی را تعیین میکند؛ به طور مثال تومورهای پاراساژیتال ، با وجود سطحی بودن اما به دلیل درگیری سینوس ساژیتال ، پیچیده محسوب میشوند. تکنیکهای جدید جراحی شامل رویکردهای آندوسکوپی، جراحی هدایتشده با تصویر، مانیتورینگ عصبی، یا استفاده از ناوبری حین عمل و سیستمهای نوری است که امکان تجسم گستردهتر حین عمل را فراهم میکند. روش های آندوسکوپی از طریق حفره بینی برای درمان مننژیوم های موضعی در شیار بویایی، planum sphenoidale و tuberculum استفاده شده است.رادیوتراپی کمکی با هدف کاهش خطر عود و بهبود کنترل موضعی، مفید است. هنگامی که تومور برداشته می شود، از نوعی چسب برای جایگزینی دورا استفاده می شود. گسترش میزان برداشت(برش) از بافت با درجه سیمپسون اندازه گیری می شود و در پنج دسته قرار میگیرند: 1. برداشتن کامل، با برداشتن دورا و استخوان 2. برداشتن کامل کامل با انعقاد دورال 3. برداشتن ماکروسکوپی، بدون برش دورال یا انعقاد 4. برداشتن ساب توتال 5. بیوپسی جراحی می تواند عوارض عصبی، عصبی شناختی و عملکردی ایجاد کند و کیفیت زندگی این بیماران را محدود می کند. 2)پرتو درمانی: اگر برداشتن ساب توتال یا عوارض عمل جزء پیامدهای احتمالی باشد، باید به عنوان یک رویکرد درمانی اولیه در نظر گرفته شود. و برای کنترل رشد موضعی تومور استفاده میشود. در مننژیوم های درجه 1 در صورت برداشت ناقص در مناطق پرخطر مانند سینوس کاورنوس میتواند از رادیوتراپی استفاده کرد. در مننژیوم های درجه دو، نقش پرتودرمانی کمکی هنوز بحث برانگیز است، اما در موارد برداشت ناقص می توان آن را مد نظر قرار داد. مننژیوم درجه III با خطر بالاتر عود بعد از برداشتن همراه است، بنابراین رادیوتراپی با دوز بالا بعد از عمل استاندارد مراقبت است و با بهبود کنترل موضعی در ارتباط است. 3)درمان های سیستمیک: عوامل شیمی درمانی سیتوتوکسیک بررسی شده اثربخشی محدودی داشته اند و با دستورالعمل های اجماع توصیه نمی شوند.
عصب واگ چیست؟ Vagus Nerve
عصب واگ، عصب زوج ۱۰ مغزی است که از ساقه ی مغز، بخش مدولا منشا میگیرد…