انجمن علمی جراحی مغز و اعصاب

سندرم براون سکوارد به دنبال زخم ضربه خنجری به ستون فقرات قفسه سینه

04 بهمن 1402
زمان مطالعه: 2 دقیقه
19 بازدید
سندرم براون سکوارد به دنبال زخم ضربه خنجری به ستون فقرات قفسه سینه

خلاصه مقاله

یک مرد ۲۸ ساله با سابقه سوء مصرف مواد مخدر، پس از یک حادثه خشونت آمیز، دچار چندین آسیب شد که منجر به تشخیص سندرم برون-سیکرد (BSS) شد. سندرم برون-سکوآرد یک شکل نادر از آسیب نخاعی ناقص است که با فلج نورون حرکتی فوقانی یک طرفه و از دست دادن پریوستپشن (آگاهی از بدن) با نقص درد و حس دمای طرف مقابل ناشی از نیم‌سوز یا آسیب جانبی به نخاع مشخص می‌شود

#با_کیس_درس_بخوانیم

#سندرم_براون_سکوارد_به_دنبال_زخم_ضربه_خنجری_به_ستون_فقرات_قفسه_سینه


🔰یک مرد ۲۸ ساله با سابقه سوء مصرف مواد مخدر، پس از یک حادثه خشونت آمیز، دچار چندین آسیب شد که منجر به تشخیص سندرم برون-سیکرد (BSS) شد. سندرم برون-سکوآرد یک شکل نادر از آسیب نخاعی ناقص است که با فلج نورون حرکتی فوقانی یک طرفه و از دست دادن پریوستپشن (آگاهی از بدن) با نقص درد و حس دمای طرف مقابل ناشی از نیم‌سوز یا آسیب جانبی به نخاع مشخص می‌شود.

🔰بیمار هوشیار بود و به صورت رو به پایین دراز کشیده بود و یک چاقو از ستون فقرات قفسه سینه‌اش بیرون زده بود. تصویربرداری توموگرافی کامپیوتری (CT) مسیر چاقو را مشخص کرد و نشان داد که از فضای بین‌لایه‌ای، بافت میانی نخاع و وارد بدن مهره در سطح T8 شده است و کانال نخاعی را طی می‌کند. با توجه به وضعیت پایدار بیمار و عدم وجود عوارض ریوی یا عروقی، مداخله جراحی مناسب تشخیص داده شد. بیمار تحت عمل جراحی فوری نوروسرجیکال برای خارج کردن سلاح تیز قرار گرفت و تصویربرداری تشدید مغناطیسی پس از عمل (MRI) نشان داد که ناحیه‌ای با سیگنال تغییر یافته در نیم‌مهره راست وجود دارد که به سمت چپ کشیده شده است.

🔰بیمار پس از یک آسیب نخاعی تروماتیک، با سندرم برون-سیکوآرد(BSS) تشخیص داده شد. بیمار قدرت عضلانی دست‌های فوقانی خود را حفظ کرد، اما کاهش قابل توجهی در سمت راست داشت که عضلات خم‌کننده لگن، صاف‌کننده زانوها و سایر عضلات خم‌کننده را تحت تأثیر قرار داد. کاهش حس لمسی مشاهده شد و از دست دادن پریوستپشن مشاهده شد. کنترل مثانه و روده باقی ماند.

🔰بررسی الکترومیوگرافی (EMG) نشان داد که آسیب شدید آکسونال وجود دارد که عمدتاً عصب رادیال چپ را تحت تأثیر قرار می‌دهد که مسئول صاف کردن مچ دست و حرکات انگشتان است. یک برنامه فشرده پزشکی فیزیکی و توانبخشی (PMR) برای ترویج بهبودی آغاز شد و یک عمل جراحی نوروررافی برای اتصال مجدد الیاف عصبی قطع شده انجام شد.

🔰بیمار برای مراقبت‌های تخصصی به مدت یک ماه به یک واحد توانبخشی بستری منتقل شد. در این مدت، بیمار روزانه جلسات فیزیوتراپی، مداخلات توانبخشی حرفه‌ای و تکنیک‌های بازآموزی حسی دریافت کرد تا درک حسی را بهبود بخشد.

🔰پس از یک برنامه 30 روزه توانبخشی بستری، بیمار پیشرفت قابل توجهی نشان داد، از جمله استقلال در انتقال‌ها (جابجایی بین وضعیت نشسته و ایستاده) و گرفتن قوی کف دست در دست چپ. بیمار سپس به یک مرکز توانبخشی دیگر منتقل شد تا روند بهبودی خود را ادامه دهد.

📚 گرد آورنده: دکتر  آسیه کفاشباشی
📎‌ منبع

✨شکوه دنیای اعصاب در انجمن علمی دانشجویی جراحی اعصاب
با ما همراه باشید.✨

🆔English:@NeurosurgeryAssociation
🆔Persian:@Neurosurgery_Association

مقالات مرتبط

10 تیر 1402
2 دقیقه

مننژیت

مننژیت باکتریال یک بیماری عفونی میباشد. بیمار مبتلا به مننژیت با تظاهراتی از قبیل شروع سردرد که اخیرا شروع شده باشد، تب، سفتی گردن، تغیر وضعیت هوشیاری مراجعه که حداقل دوتا از 4 تا تظاهر که نیازمند بررسی بالینی سریع میباشد. عوامل احتمالی مننژیت: 1)مننژیت نایسریا گنوره 2)مننژیت منگوکوکی 3)مننژیت استرپتوکوک پنومونیه 4)مننژیت لیستریا مونوسایتوژنز میباشد که هرکدام علایم منحصر به خود را دارند. ترجیح بر این است که درمان تجربی LPسریعتر اغاز شود تا از عوارض جبران ناپذیر این بیماری پیشگیری شود.  انجام CT-scan تنها برای بیمارانی توصیه شده که یکی یا چندتا از علائم نشان دهنده افزایش فشار داخل مغز در انها وجود دارد.بررسی CSF در مواردی که تشخیص مننژیت سخت یا افتراق مننژیت باکتریال را از غیر باکتریالانجام میشود. کنتراندیکاسیون های انجام LP : اختلالات انعقادی، انعقاد داخل عروق منتشر، عفونت موضعی یا عدم یکپارچگی پوست در محل انجام LP میباشند.برای این بیماران در ابتدا دگزا متازون تزریق سپس ونکومایسن و سفتریاکسون اضافه میکنیم. بیماران در صورت داشتن ریسک فاکتور ها گفته شده برای باکتری لیستریا مونوسایتوژنز امپی سیلین و اگر شک مننژیت ویروسی ناشی از هرپس ویروس هم داشته باشیم میتوان اسیکلویر را به درمان گفته شده اضافه کرد.

19 تیر 1402
2 دقیقه

تومورهای تالاموسی

تومورهای تالاموس نادر هستند و تقریباً 5 درصد از کل تومورهای مغزی را تشکیل می دهند. در همه گروه های سنی رخ می دهد اما در کودکان شایع تر است. پیشرفت‌ها در روش‌های تصویربرداری و تکنیک‌های میکروسرجری، رویکردهای هدفمند جمجمه‌ای را ایجاد کرده است که عوارض جراحی را به حداقل می‌رساند و میزان ایمن برداشتن ضایعه را به حداکثر می‌رساند. با ادامه پیشرفت تکنیک‌های جراحی میکروسکوپی، رویکردهای جراحی مؤثرتری برای تومورهای تالاموس قابل دستیابی است. علائم و نشانه‌ها مربوط به افزایش فشار داخل جمجمه (به عنوان مثال، سردرد پیشانی، بی حالی و استفراغ) و علائم ادم پاپی می شود. قسمت داخلی هر تالاموس مرزهای جانبی بطن سوم را تشکیل می دهد. اختلال در هسته های خاص (specific nuclei) می تواند یافته های ویژه‌ای را استخراج کند: هسته های Reticular و intralaminar - هسته های حسی - هسته های Effector - هسته های Associative - هسته لیمبیک. MRI با کنتراست، روش تشخیصی اصلی برای این تومورها است. توالی بازیابی وارونگی ضعیف شده با مایع (FLAIR) می تواند برای تومورهایی که با کنتراست تقویت نمی شوند مفید باشد. تصویربرداری (DTI) می تواند به ایجاد رابطه بین مسیر قشر نخاعی و تومورهای تالاموس، به ویژه نوع thalamopeduncular کمک کند. تومورهای اولیه تالاموس منشأ گلیالی دارند. شیمی‌درمانی. برخی از جراحان بسته به تشخیص، روش stereotactic needle biopsy و درمان کمکی (adjuvant) را دنبال می‌کنند (2). هیدروسفالی علامت دار اغلب به مداخله جراحی برای قرار دادن شانت ventriculoperitoneal یا جراحی debulking نیاز دارد تا بتواند دینامیک مایع مغزی نخاعی native (CSF)  را فعال کند. انتخاب روش مناسب به منشاء، الگوی رشد تومور در رابطه با ساختارهای طبیعی و پاتولوژی مشکوک بستگی دارد. سطح راحتی و تجربه جراح با رویکرد انتخابی نیز عامل مهمی است. روش‌های جراحی متعددی، از جمله روش‌های anterior interhemispheric transcallosal، transcortical transventricular، contralateral infratentorial supracerebellar، posterior interhemispheric parasplenial و transsylvian transinsular توصیف شده‌اند. آناتومی ورید و تغییرات آن در اطراف superior parietal lobule باید قبل از جراحی برای مسیرهای بین نیمکره ای مورد توجه قرار گیرد. 6 ناحیه تشریحی تالاموس : منطقه 1: تومورهای تالاموس قدامی تحتانی (رویکرد زیر پیشانی سوپراکاروتید اوربیتوزیگوماتیک) روش Transrostral/Subfrontal Translamina Terminalis Approach :این رویکرد محدود به تومورهای نسبتاً کوچک تالاموس قدامی تحتانی است. رزکسیون کلی تومورهای بزرگ معمولاً مشکل ساز است و بدون عقب نشینی غیرمجاز (undue retraction) در ساختارهای عصبی عروقی طبیعی اطراف امکان پذیر نیست. این رویکرد مناسب نیست و مسیر orbitozygomatic را که در بالا مورد بحث قرار گرفت، رویکرد بهتری است. منطقه 2: تومورهای تالاموس داخلی رویکرد( Anterior Interhemispheric Transcallosal ) :مرکز تومور در ناحیه تالاموس قدامی و میانی قرار دارد و به سطح pial دیواره بطن سوم می رسد روش Suprapineal Recess/Supracerebellar Transventricular: از معایب این روش می توان به آسیب پذیری habenula، رگ Galen و quadrigeminal plate اشاره کرد. منطقه 3: تومورهای تالاموس جانبی روش (Contralateral Anterior Interhemispheric Transcallosal Approach) نتیجه از رویکرد طرف مقابل (contralateral approach)، از طریق این اپروچ یک مسیر عرضی جانبی امکان پذیر (more feasible lateral cross-court trajectory) به سمت تالاموس جانبی به دست می آید. در هنگام برداشتن ضایعات تالاموس جانبی به دلیل مجاورت نزدیک کپسول داخلی باید احتیاط کرد.

0 لایک
0 نظر
دانلود

نویسندگان

خانه

دوره‌های آموزشی

مقالات

حساب کاربری