سکته_مغزی

خلاصه مقاله
سکته مغزی یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی میباشد. شایعترین اختلالات عصبی-روانی مرتبط با سکته شامل افسردگی، اضطراب، ناپایداری عاطفی، اختلالات ارتباط عاطفی و بیتفاوتی هستند
#با_کیس_درس_بخوانیم
#سکته
🔰مقدمه
سکته مغزی یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی میباشد. شایعترین اختلالات عصبی-روانی مرتبط با سکته شامل افسردگی، اضطراب، ناپایداری عاطفی، اختلالات ارتباط عاطفی و بیتفاوتی هستند. هرچند، تغییرات شخصیتی و حتی سایکوز نیز ممکن است رخ دهند. گزارشهای قبلی نشان دادهاند که توهم های شنوایی ممکن است به شکل کلامی، غیرکلامی یا موسیقیایی باشند. این توهم های شنوایی معمولاً با ناشنوایی، فعالیت های تشنجی، کاهش شنوایی یا مسمومیت مرتبط هستند، اما گزارشها نشان دادهاند که آنها همچنین با سکتههای ساقه مغزی، خونریزی زیر عنکبوتیه، بیماریهای نورودژنراتیوی مانند دمانس لوی بادی نیز مرتبط اند.
از انجایی که توهم ها، به ویژه توهم ها شنوایی، اغلب نمایانگر بیماری های روان هستند، بیماران معمولاً این علائم را با پزشک خود به اشتراک نمیگذارند. با این حال، دانش از احتمال حضور آنها ممکن است برای مدیریت و درمان بیمار مهم باشد.
🔰گزارش کیس
یک مرد 67 ساله راست دست پس از شروع ناگهانی همی پارزی چپ و دیزآرتری مراجعه کرده است. به تازگی بیماری فیبریلاسیون دهلیزی برای او تشخیص داده شد. او تحت درمان ترومبولیز قرار گرفت، اما به دلیل وجود یک هسته انفارکت بزرگ که شامل قشر حرکتی راست، شکنج فوقانی قدامی راست خلفی و لوب تمپورال بود، نمیتوانست تحت ترومبکتومی قرار گیرد. مکانیسم سکته به عنوان کاردیو-امبولیک تعیین شد و آنتیکاگولانتیون شروع شد. وی تاریخچه ای از سوءاستفاده از الکل یا مصرف مواد غیرقانونی نداشت. بیمار در بیمارستان و پس از ترخیص داروهای سایکوتروپ نمیگرفت. او تاریخچهای از بیماری روانی نداشت. چند ماه پس از ترخیص از بیمارستان، او از توهم های شنوایی شکایت کرد. این توهم ها زمانی رخ دادند که بیمار کاملاً بیدار بود و ابتدا به شنیدن صداهای مردم به نظر میرسید که به زبان دیگری صحبت میکنند. اما بعداً، واهمهها به طور کلی ترانههای کودکی مانند " Puff the Magic Dragon" بودند. او تجربه خود را مانند یک رادیویی که در گوشش پخش میشود توصیف کرد و اعلام کرد که کنترلی بر آنچه در حال شنیدن است ندارد.
🔰با این حال، این امر به خصوص بر تمرکز او تأثیر میگذاشت. در معاینه، شواهدی از کاهش شنوایی به وسیله آزمون مالش انگشتان و دیاپازون نشان داده نشد. او چندین الکتروآنسفالوگرافی (EEG) انجام داد تا برای حمله صرع ممکن ارزیابی شود، شامل دو EEG طولانی که در دانشگاه فلوریدا در حال تجربه این توهم ها تهیه شده بودند. این EEGها هیچ شواهدی از فعالیت حمله صرعی نشان ندادند. همسر او هم اعلام کرد که بیمار چندین بار EEG در مراکز خارجی انجام داده و نیز برای حملهصرع مثبت نبودهاند. معاینه عصبی نشان دهنده وجود quadrantanopia فوقانی چپ، ضعف عضلات صورت چپ، دیسارتری خفیف و اختلال حسی چپ بود. پس از ترخیص، او تا یازده ماه به طور مداوم تجربه توهم های شنوایی را داشت. در نهایت، توهم های شنوایی به تدریج ناپدید شدند و او در تمرینات توانبخشی جسمانی شرکت کرد و به تدریج بهبود در علائم سکته اش را تجربه کند. یافتههای اولیه تصویربرداری از او در شکلهای 1 و 2 نشان داده شده است.
🔰بحث
در تحقیقی که توسط لینسزن و همکاران انجام شد (2019)، 1007 فرد مورد مطالعه قرار گرفتند، از جمله 832 نفر که توهم های شنوایی گزارش دادند. این تحقیق نشان داد که بین شدت اختلال شنوایی و حضور توهم های شنوایی رابطه مثبت وجود دارد. جالب این است که مقاله نیز به این نکته اشاره کرد که اغلب امکان تمییز میان توهم های مرتبط با کاهش شنوایی و توهم های مرتبط با سایکوز همیشه وجود ندارد.
🔰یک مطالعه مغناطیسی انسفالوگرافیک در یک فرد که توهم های موسیقیایی داشت و این توهم ها با کاهش شنوایی مرتبط بودند، نشان داد که مناطق تمپورال-اهیانه ای راست در حین این توهم ها فعال بودند و یک مطالعه توموگرافی اشعه پوزیترون نیز نشان داد که در حین توهم های موسیقیایی فعالیت لوب تمپورال خلفی را نشان میدهد.
🔰منطقه تمپورال-اهیانه ای خلفی یک ساختار پیچیده است که اتصالات زیادی با سایر مناطق مغز دارد. انفارکت بزرگ در وسط عروق مغزی میانی که شامل لوب تمپورال میشود، ممکن است موجب صدمه به انشعاب های شنوایی که از هسته ژنیکولیت میانی شروع شده و در قشر شنوایی اولیه پایان مییابد، شود. ضایعات در این منطقه قشری با عوارض شنوایی و آگنوزی شنوایی و ناتوانی در دریافت موسیقی (receptive amusia) مرتبط بودهاند.
نویسنده: دکتر علی منصورسمائی
ادیتور: دکتر مهدی مهماندوست
مارا به دوستان خود معرفی کنید…🌱
🆔@NeurosurgeryAssociation
🆔@Neurosurgery_association
مقالات مرتبط
آدنوم هیپوفیزی غیرعملکردی
آدنوم های هیپوفیزی غیرعملکردی، تومورهای خوش خیم سلول های آدنوهیپوفیز هستند که در این نوع از تومور های هیپوفیزی افزایش ترشح هورمون های هیپوفیز رخ نداده و تظاهرات بالینی چشمگیری نیز وجود ندارد .تومور های غیر عملکردی هیپوفیز را می توان به 8 زیرگروه طبقه بندی کرد: لاکتوتروف، سوماتوتروف، تیروتروف، کورتیکوتروف، گنادوتروف خاموش، چند هورمونی، NFPA های دو/ سه گانه، نول سل و پیت -1 تظاهرات بالینی شایع در آدنوم های هیوفیزی :سردرد؛ اختلال در بینایی ، آپوپلکسی هیپوفیز؛ کمبودهای هورمونی می باشند از اختلالات هورمونی ایجاد شده:1- هیپوگنادیسم 2- هیپرپرولاکتینمی (معمولاً کمتر از mIU/L 2000 یا کمتر از 95 نانوگرم در میلیلیتر) می توان نام برد. بهترین روش تشخیصی در موارد مشکوک به آدنوم های هیپوفیزی Sellar MRI با گادولینیوم می باشد . همه بیماران، از جمله بیماران بدون شکایت بالینی، می بایست تست های آزمایشگاهی، بالینی و هورمونی را برای بررسی کاهش یا افزایش عملکرد هیپوفیز انجام دهند . برداشتن کامل تومور با جراحی، روش اصلی درمانی برای افرادی است که از علائم آدنوم های غیر عملکردی هیپوفیز رنج می برند. در موارد اختلال بینایی برداشتن کامل توده به واسطه جراحی و در آپوپلکسی با علائم عصبی-چشمی می بایست جراحی اورژانسی انجام می شود. رادیو تراپی یا پرتودرمانی درمان کمکی موثر در کنار جراحی به ویژه در تومورهای مقاوم یا عود کننده به کار برده می شود . یکی از مهم ترین موارد اندیکاسیون درمان های دارویی نام برده، در بیماران با تکه های باقی مانده از تومور در حفره سلار پس از جراحی ترانس اسفنوئیدال میباشد. مهم ترین داروهایی که تاثیرات آنها در آدنوم های هیپوفیز غیرعملکردی ارزیابی شده اند، عبارتند از: 1- آگونیست های دوپامین 2- آنالوگ های سوماتوستاتین 3- تموزولوماید
سندرم تونل کارپال
سندرم تونل کارپال در اثر گیرافتادگی و فشرده شدن عصب median در داخل تونل کارپ ایجاد میشود. سندرم با درد در دست، بی حسی و گزگز دست و انگشتان، کاهش قدرت دست در گرفتن اجسام بطور کلی اختلال در عملکرد مچ دست مشخص می شود. عوامل خطر CTS عبارتند از: حرکات تکراری مچ و انگشتات دست،شکستگی، در رفتگی و ضربه دیدن استخوانهای مچ دست، وجود تومور یا کیست در بدن، آرتروز، دیابت، فشار خون بالا، تیروئید کم کار یا پر کار، بیماریهای خود ایمنی نظیر آرتریت روماتوئید، جمع شدن آب در بدن که بیشتر در دوران بارداری یا یائسگی اتفاق میافتد، ابتلا به بیماریهای سیستمیک نظیر اختلالات کلیه، نارسایی کبد، بیماریهای خونی و …کمبود ویتامین گروه ب، اعتیاد به الکل، چاقی، ابتلا به بیماریهای عفونی، مواجهه با مواد سمی صنعتی و شیمیایی، پیشینه خانوادگی یا ارثی بودن، حوادث آسیبزا.تشخیص CTS از طریق ارزیابی های پزشکی و آزمایش های الکتروفیزیولوژیک انجام می شود. تشخیص بالینی CTS، احساس بیحسی یا تورم روی دست پس از بیدار شدن بدون اینکه ورم قابل توجهی داشته باشد. و ممکن است درد شدیدی را از مچ دست که به شانه گسترش مییابد، همراه با سوزن سوزن شدن در دست و انگشتان احساس کندکه پس از تکان دادن دست، درد از بین میرود. مرحله پیشرفت CTS در بیمار بروز علائمی در روز پس از یک فعالیت تکراری در ناحیه دست یا مچ میشود یا موقعیت خاصی را برای مدت طولانی حفظ میکند. تستهای تشخیصی Phalen test - Durkan test -Tinel test و پاراکیلینیکی EMG وNCV انجام می شود.از طرفی روش های جراحی شامل جراحی های آزاد و آندوسکوپی است.تشخیص های افتراقی که مربوط به گردن هستند و در این بیماری مطرح است و علائم مشابه می دهند شامل herniation disk of the cervical spine و rib cervical می باشد.برای درمان سندروم تونل کارپال ابتدا از wrist splint و NSIAD استفاده می شود. تزریق موضعی کورتیکواسترویید نیز مفید است. اندیکاسیون های جراحی آزادسازی تونل کارپال: عدم پاسخ به درمان غیر جراحی-اتروفی تنار-بی حسی یا پارستزی مداوم- درخانم های باردار تنها از درمان غیر جراحی استفاده می شود زیرا بیماری پس از بارداری برطرف می گردد. عمل جراحی به دو روش آزادسازی به روش بازو جراحی اندوسکوپیک میباشد.هر چند که علائم سندرم ممکن است بلافاصله بعد از عمل جراحی کاهش یابد، اما بهبودی کامل بعد از عمل جراحی تونل کارپال میتواند ماهها طول بکشد.