ویلیام مک اون
خلاصه مقاله
دکتر ویلیام مک یووِن (1924-1848) یک جراح معروف اسکاتلندی پیشگام در جراحی مدرن استخوان و مغز بود. دانش خوب وی از سیر طبیعی بیماریهای عفونی استخوان تمپورال و سینوسهای بینی، بهعلاوه توصیف واضحی که از آناتومی جمجمه داشت، از جمله عوامل تاثیرگذار بر موفقیت درمان وی برای آبسه مغز بودند. او همچنین نقش زیادی در توسعه نخستین جراحی پیوند استخوان، درمان جراحی فتق و پنومونکتومی (برداشتن ریه) داشت.
#مشاهیر_نوروساینس
#ویلیام_مک_یوون
🔹 نه
🔸ویلیام مک یوون در 22 ژوئن 1848 در جزیره بوت اسکاتلند به دنیا آمد و مدرک پزشکی خود را در سال 1872 از دانشگاه گلاسکو دریافت کرد. او بسیار تحت تأثیر استاد جراحی سابق خود، لرد جوزف لیستر بزرگ (1827-1912) قرار گرفت، که با استفاده از فنول، ضد عفونی کننده ساخت و در نتیجه ی کار وی میزان مرگ و میر بیماران پس از جراحی به دلیل عفونت به شدت کاهش یافت.
🔹با الهام گرفتن از لیستر و استفاده از اسکراب (پاکسازی عمیق و ضدعفونی کردن دست و بازو)، استریل کردن ابزار جراحی، استفاده از مواد بیهوشی و روپوش جراحی، مک یوون به یکی از مبتکرترین جراحان زمان خود تبدیل شد و توانست تا حد زیادی سبب پیشرفت تکنیک های جراحی مدرن و تسریع بهبودی بیماران شود.
🔸در سال 1876، مک یوون نشان داد که میتوان با یک معاینه بالینی دقیق و مشاهده اثرات جانبی یک ضایعه و تغییرات در عملکردهای حسی و حرکتی فرد، محل احتمالی تومور یا ضایعه در مغز را پیش بینی کرد. در همان سال او آبسه ای در لوب پیشانی یک پسر را تشخیص داده بود، اما خانواده کودک اجازه جراحی را ندادند. هنگامی که آن بیمار فوت کرد، مشخص شد تشخیص و محل یابی مک یوون صحیح بود.
🔹یکی دیگر از خدمت های مهم مک یوون به جراحی مدرن، تکنیک بیهوشی داخل تراشه با کمک لوله گذاری تراشه بود که در سال 1880 برای اولین بار آن را معرفی کرد و تا به امروز نیز این تکنیک مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده اولیه و خلاقانه مک یوون از تصویربرداری برای مستندسازی پرونده بیماران و همچنین آموزش جراحی و پزشکی نیز از جمله کارهای قابل توجه او است.
🔸مک یوون بعدها در دوران حرفهای خود جوایز و افتخارات متعددی دریافت کرد. در سال 1892، در سن 44 سالگی، او به عنوان استاد جراحی در دانشگاه گلاسکو منصوب شد، پستی که قبلاً لیستر در اختیار داشت. مک یوون این سمت را تا زمان مرگ خود حفظ کرد. او در سال 1902 از پادشاه ادوارد هفتم عنوان شوالیه را دریافت کرد و در سال 1909 به عنوان جراح افتخاری پادشاه معرفی شد. او در سال 1922 به عنوان رئیس انجمن پزشکی بریتانیا منصوب شد.
🔹این مردی استثنایی و جراح خارق العاده، سرانجام در 22 مارس 1924 در سن 76 سالگی بر اثر آنفولانزا در شهر گلاسکو در انگلستان درگذشت.
✍🏻گرد آورنده: دکتر زهرا نجفی
ادیتور: دکتر مهدی مهماندوست
◾️منابع:
https://link.springer.com/article/10.1007/s00381-023-05825-3
https://cerebromente.org.br/n18/history/macewen_i.htm
✨شکوه دنیای اعصاب در انجمن علمی دانشجویی جراحی اعصاب
با ما همراه باشید.✨
🆔English:@NeurosurgeryAssociation
🆔Persian:@Neurosurgery_Association
مقالات مرتبط
معاینه عصب و اولنار
عصب اولنار امتداد طناب داخلی شبکه بازویی است. این یک عصب مختلط است که عصب را به ماهیچه های ساعد و دست می رساند و در نیمه داخلی انگشت چهارم و کل انگشت پنجم (جنبه اولنار کف دست) و قسمت اولنار قسمت خلفی آن احساس ایجاد می کند. دست (توزیع پوستی اولنار پشتی). گیر افتادن عصب اولنار دومین نوروپاتی گیرافتاده شایع در اندام فوقانی (بعد از گیر افتادن عصب مدین) است. شایع ترین محل گیر افتادن عصب اولنار در ناحیه آرنج یا نزدیک آن است، به خصوص در ناحیه تونل کوبیتال یا در شیار اپی کندیلار (اولنار). دومین مکان محتمل در مچ دست یا نزدیک آن است، همچنین می تواند در ساعد بین این دو ناحیه، زیر مچ (دست) یا بالای آرنج رخ دهد
تومورهای تالاموسی
تومورهای تالاموس نادر هستند و تقریباً 5 درصد از کل تومورهای مغزی را تشکیل می دهند. در همه گروه های سنی رخ می دهد اما در کودکان شایع تر است. پیشرفتها در روشهای تصویربرداری و تکنیکهای میکروسرجری، رویکردهای هدفمند جمجمهای را ایجاد کرده است که عوارض جراحی را به حداقل میرساند و میزان ایمن برداشتن ضایعه را به حداکثر میرساند. با ادامه پیشرفت تکنیکهای جراحی میکروسکوپی، رویکردهای جراحی مؤثرتری برای تومورهای تالاموس قابل دستیابی است. علائم و نشانهها مربوط به افزایش فشار داخل جمجمه (به عنوان مثال، سردرد پیشانی، بی حالی و استفراغ) و علائم ادم پاپی می شود. قسمت داخلی هر تالاموس مرزهای جانبی بطن سوم را تشکیل می دهد. اختلال در هسته های خاص (specific nuclei) می تواند یافته های ویژهای را استخراج کند: هسته های Reticular و intralaminar - هسته های حسی - هسته های Effector - هسته های Associative - هسته لیمبیک. MRI با کنتراست، روش تشخیصی اصلی برای این تومورها است. توالی بازیابی وارونگی ضعیف شده با مایع (FLAIR) می تواند برای تومورهایی که با کنتراست تقویت نمی شوند مفید باشد. تصویربرداری (DTI) می تواند به ایجاد رابطه بین مسیر قشر نخاعی و تومورهای تالاموس، به ویژه نوع thalamopeduncular کمک کند. تومورهای اولیه تالاموس منشأ گلیالی دارند. شیمیدرمانی. برخی از جراحان بسته به تشخیص، روش stereotactic needle biopsy و درمان کمکی (adjuvant) را دنبال میکنند (2). هیدروسفالی علامت دار اغلب به مداخله جراحی برای قرار دادن شانت ventriculoperitoneal یا جراحی debulking نیاز دارد تا بتواند دینامیک مایع مغزی نخاعی native (CSF) را فعال کند. انتخاب روش مناسب به منشاء، الگوی رشد تومور در رابطه با ساختارهای طبیعی و پاتولوژی مشکوک بستگی دارد. سطح راحتی و تجربه جراح با رویکرد انتخابی نیز عامل مهمی است. روشهای جراحی متعددی، از جمله روشهای anterior interhemispheric transcallosal، transcortical transventricular، contralateral infratentorial supracerebellar، posterior interhemispheric parasplenial و transsylvian transinsular توصیف شدهاند. آناتومی ورید و تغییرات آن در اطراف superior parietal lobule باید قبل از جراحی برای مسیرهای بین نیمکره ای مورد توجه قرار گیرد. 6 ناحیه تشریحی تالاموس : منطقه 1: تومورهای تالاموس قدامی تحتانی (رویکرد زیر پیشانی سوپراکاروتید اوربیتوزیگوماتیک) روش Transrostral/Subfrontal Translamina Terminalis Approach :این رویکرد محدود به تومورهای نسبتاً کوچک تالاموس قدامی تحتانی است. رزکسیون کلی تومورهای بزرگ معمولاً مشکل ساز است و بدون عقب نشینی غیرمجاز (undue retraction) در ساختارهای عصبی عروقی طبیعی اطراف امکان پذیر نیست. این رویکرد مناسب نیست و مسیر orbitozygomatic را که در بالا مورد بحث قرار گرفت، رویکرد بهتری است. منطقه 2: تومورهای تالاموس داخلی رویکرد( Anterior Interhemispheric Transcallosal ) :مرکز تومور در ناحیه تالاموس قدامی و میانی قرار دارد و به سطح pial دیواره بطن سوم می رسد روش Suprapineal Recess/Supracerebellar Transventricular: از معایب این روش می توان به آسیب پذیری habenula، رگ Galen و quadrigeminal plate اشاره کرد. منطقه 3: تومورهای تالاموس جانبی روش (Contralateral Anterior Interhemispheric Transcallosal Approach) نتیجه از رویکرد طرف مقابل (contralateral approach)، از طریق این اپروچ یک مسیر عرضی جانبی امکان پذیر (more feasible lateral cross-court trajectory) به سمت تالاموس جانبی به دست می آید. در هنگام برداشتن ضایعات تالاموس جانبی به دلیل مجاورت نزدیک کپسول داخلی باید احتیاط کرد.