معاینه عصب و اولنار

خلاصه مقاله
عصب اولنار امتداد طناب داخلی شبکه بازویی است. این یک عصب مختلط است که عصب را به ماهیچه های ساعد و دست می رساند و در نیمه داخلی انگشت چهارم و کل انگشت پنجم (جنبه اولنار کف دست) و قسمت اولنار قسمت خلفی آن احساس ایجاد می کند. دست (توزیع پوستی اولنار پشتی). گیر افتادن عصب اولنار دومین نوروپاتی گیرافتاده شایع در اندام فوقانی (بعد از گیر افتادن عصب مدین) است. شایع ترین محل گیر افتادن عصب اولنار در ناحیه آرنج یا نزدیک آن است، به خصوص در ناحیه تونل کوبیتال یا در شیار اپی کندیلار (اولنار). دومین مکان محتمل در مچ دست یا نزدیک آن است، همچنین می تواند در ساعد بین این دو ناحیه، زیر مچ (دست) یا بالای آرنج رخ دهد
#با_مقاله_درس_بخوانیم
#معاینه_و_تشخیص_عصب_اولنار
#بخش_اول
📍مقدمه:
🔺عصب اولنار امتداد طناب داخلی شبکه بازویی است. این یک عصب مختلط است که عصب را به ماهیچه های ساعد و دست می رساند و در نیمه داخلی انگشت چهارم و کل انگشت پنجم (جنبه اولنار کف دست) و قسمت اولنار قسمت خلفی آن احساس ایجاد می کند. دست (توزیع پوستی اولنار پشتی). گیر افتادن عصب اولنار دومین نوروپاتی گیرافتاده شایع در اندام فوقانی (بعد از گیر افتادن عصب مدین) است. شایع ترین محل گیر افتادن عصب اولنار در ناحیه آرنج یا نزدیک آن است، به خصوص در ناحیه تونل کوبیتال یا در شیار اپی کندیلار (اولنار). دومین مکان محتمل در مچ دست یا نزدیک آن است، همچنین می تواند در ساعد بین این دو ناحیه، زیر مچ (دست) یا بالای آرنج رخ دهد.
🔺فشار یا آسیب به عصب اولنار ممکن است باعث عصب کشی و فلج شدن ماهیچه های تامین شده توسط عصب شود. بیماران مبتلا اغلب در امتداد انگشت کوچک و نیمه اولنار انگشت حلقه دچار بی حسی و گزگز می شوند. این ناراحتی اغلب با ضعف گرفتن و به ندرت هدر رفتن ذاتی همراه است. یکی از شدیدترین عواقب از دست دادن عملکرد ماهیچه های درونی دست است. وقتی عصب اولنار در مچ دست تقسیم میشود، فقط عصبهای مخالف پولیسیس، سر سطحی فلکسور پولیسیس برویس و دو ناحیه کمری جانبی عمل میکنند.
🔻درمان غیر جراحی ممکن است نقش مفیدی در مدیریت داشته باشد. با این حال، اگر چنین درمانی با شکست مواجه شود یا بیمار دچار ضعف شدید یا پیشرونده یا از دست دادن عملکرد شود، درمان جراحی ضروری است.
🔍تشخیص:
برای تعیین تحت فشار بودن عصب اولنار، پزشک در مورد علائم شما می پرسد، سابقه پزشکی شما را می گیرد و معاینه کامل بازو، آرنج و دست شما را انجام می دهد. پزشک همچنین ممکن است بازوی شما را از نظر قدرت، حس و علائم تحریک یا آسیب عصبی آزمایش کند. نتایج این آزمایشات تشخیصی به پزشکان کمک می کند تا یک دوره درمانی مناسب را طراحی کنند. علاوه بر معاینه فیزیکی، آزمایشات دیگری نیز ممکن است انجام شود.
اشعه ایکس🩻
اگر حرکات آرنج شما محدود است، ممکن است از اشعه ایکس برای رد سایر علل درد آرنج، مانند آرتریت، ضربه اخیر، یا آسیب های گذشته استفاده شود.
🧠اسکن امآرآی
پزشک شما ممکن است برای مشاهده بهتر عصب اولنار دستور MRI را بدهد. MRI از امواج مغناطیسی و امواج رادیویی برای ایجاد تصاویر دو بعدی یا سه بعدی از داخل بدن استفاده می کند.
🖥سونوگرافی
پزشک شما ممکن است از سونوگرافی برای ارزیابی عصب اولنار و بافت نرم تونل کوبیتال استفاده کند که به عصب اولنار اجازه میدهد در پشت آرنج حرکت کند. در طول اسکن اولتراسوند، امواج صوتی با فرکانس بالا از قسمتهایی از بدن منعکس میشوند و «پژواکهای» برگشتی را بهعنوان تصویر ثبت میکنند.
#بخش_دوم
📍تشخیص فیزیکی:
به طور معمول، معاینه بالینی از گردن و شانه شروع می شود و از اندام آسیب دیده به سمت آرنج حرکت می کند. معاینه فیزیکی باید شامل مراحل زیر باشد:
دامنه حرکت آرنج و زاویه حمل بررسی شود. به دنبال نواحی حساس یا سابلوکساسیون عصب اولنار باشید.
علامت تینل را بررسی شود - این علامت معمولاً در افراد مبتلا به سندرم تونل کوبیتال وجود دارد. با این حال، 24٪ از جمعیت بدون علامت نیز با این علامت وجود دارد.
انجام تست فلکشن آرنج - این تست که عموماً بهترین تست تشخیصی برای سندرم تونل کوبیتال در نظر گرفته میشود، شامل خم کردن آرنج از 90 درجه به بیمار، قرار دادن ساعد به پشت و باز کردن مچ است. اگر ناراحتی دوباره تولید شود یا پارستزی در عرض 60 ثانیه رخ دهد، نتایج مثبت هستند
تست چرخش داخلی شانه را در نظر گرفته می شود اگر هر یک از علائم منتسب به سندرم تونل کوبیتال در عرض 10 ثانیه ظاهر شود، نتیجه مثبت در نظر گرفته می شود. این تست به نظر می رسد مختص سندرم تونل کوبیتال باشد و ممکن است نسبت به تست خمیدگی آرنج 10 ثانیه ای برای این سندرم حساس تر باشد.
ناحیه تونل کوبیتال را لمس کنید تا ضایعات توده ای حذف شوند. ضعف عضلانی ذاتی بررسی شود.
ادراک ارتعاش و لمس سبک را با تک رشتههای Semmes-Weinstein بررسی کنید - این مهمتر از تستهای تمایز دو نقطهای استاتیک و متحرک است که تراکم عصب را منعکس میکند، زیرا تغییرات اولیه در فشردهسازی عصب بر آستانه تأثیر میگذارد.
تبعیض 2 نقطه ای را بررسی کنید
ارزیابی احساس، به ویژه ناحیه پشت اولنار دست که توسط عصب حسی اولنار پشتی تامین می شود - هیپوستزی در این ناحیه نشان دهنده ضایعه نزدیک به کانال گیون است.
سایر علل دیستزی و ضعف همراه با توزیع C8-T1 (به عنوان مثال، بیماری دیسک گردن یا آرتریت، سندرم خروجی قفسه سینه، و برخورد عصب اولنار در کانال Guyon) را حذف کنید.
علاوه بر ارزیابی حس و آزمایش قدرت عضلانی فردی، بازرسی دست ممکن است وضعیت پنجهدار را نشان دهد.
عوامل متعددی در ظاهر پنجه ای نقش دارند. از بین رفتن ماهیچه های درونی دست باعث می شود که استخوانی تر به نظر برسد. انگشت های چهارم و پنجم در مفصل فالانژیال متاکارپ امتداد می یابند زیرا اکستانسورهای آن مفصل به صورت شعاعی عصب دهی می شوند، در حالی که عصب اولنار خم کننده ها را عصب می کند. همچنین، رقم پنجم کمی در جهت داخلی منحرف می شود، زیرا عضله ای که انگشت پنجم را در مفصل متاکارپوفالانژیال امتداد می دهد، به صورت شعاعی عصب دهی شده و در سمت اولنار مفصل قرار می گیرد.
مفاصل چهارم و پنجم بین فالانژیال خم می شوند زیرا عضلات بازکننده این مفاصل نیز اولنار هستند و به دلیل اینکه کشش طبیعی ماهیچه ها و تاندون ها در غیاب فعالیت عضلانی جامد در هر دو جهت منجر به خم شدن می شود. به دلیل عصب بدون مخالف عصب شعاعی، سه رقم اول هم در مفاصل متاکارپوفالانژیال و هم در مفاصل بین فالانژیال کشیده می شوند. همه این عوامل باعث می شود دست تا حدودی شبیه یک پنجه باشد.
یک تعبیر متفاوت از وضعیت این است که به نظر می رسد حرکت دستی است که یک کشیش هنگام اهدای برکت انجام می دهد. به همین دلیل گاهی به آن علامت دعای خیر یا دست دعا می گویند.
علامت فرومنت یک علامت قابل مشاهده است که با شکایت از ضعف توانایی در فشار دادن به طور کلی بین رقم اول و دوم ارتباط دارد. این علامت گاهی اوقات با درخواست از بیمار برای گرفتن یک تکه کاغذ بین انگشت شست و اشاره ایجاد می شود. معمولاً چنگ محکم است و بیمار به شدت از ادکتور پولیسیس برای کشیدن انگشت شست و اولین عضله بین استخوانی پشتی برای حرکت دادن انگشت اشاره استفاده می کند.
علاوه بر ضعف آشکار نیشگون گرفتن، معاینه کننده همچنین متوجه می شود که انگشت شست در مفصل بین فالانژیال خم می شود زیرا فلکسور پولیسیس لونگوس برای جبران ضعف فعال می شود. بنابراین، معاینه کننده علاوه بر ضعف، خم شدن نوک انگشت شست را می بیند.
فرض کنید آناستوموز Martin-Gruber در ساعد یا Riche-Cannieu در کف دست وجود دارد. در این صورت، معاینه کننده ممکن است فریب عملکرد ظاهری عضلات عصب اولنار را بخورد.
📚رفرنس
گرد آورنده: کامیار باقری
ادیتور: دکتر مهدی مهماندوست
✨شکوه دنیای اعصاب در انجمن علمی دانشجویی جراحی اعصاب
با ما همراه باشید.✨
🆔English:@NeurosurgeryAssociation
🆔Persian:@Neurosurgery_Association
مقالات مرتبط
تشخیص صرع
تشنج غایب اغلب با اختلال یا از دست دادن هوشیاری همراه است که از نظر بالینی ثابت شده است که تأثیری بر ناهنجاری های حرکتی و شناختی سلول های عصبی مغز دارد. تشنج چندین رویداد اتیوپاتوفیزیولوژیک را می پذیرد که منجر به چندین تغییر عملکرد عصبی در نواحی مداری رتیکولوتالاموکورتیکال سیستم عصبی مرکزی می شود. این امر اپیزودهای رویدادهای تشنج غایب را هموار می کند. گزارش یک مورد بالینی تشنج غایب در یک بیمار بالغ 25 ساله با اختلال هوشیاری به بیمارستان مراجعه کرد. اسکن تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مغز بیمار یک ناحیه فشار خون کانونی کوچک را در ناحیه پاراسلار راست نزدیک به سینوس کاورنوس با حساسیت خفیف در سینوسهای حفرهای چپ، ماگزیلاری راست و سینوزیت اتموئید تشخیص داد. الکتروانسفالوگرام مغز امواج نرمال با آرتیفکت الکترودی را نشان داد. بیمار با تشنج های غایب تایید شد و با اکسکاربازپین 150 میلی گرم دو بار در روز تحت درمان قرار گرفت. بیمار از تشنج بهبود یافت و با مصرف دارو ترخیص شد. در دوره 3 ماهه یک بار برای معاینه پیگیری فراخوانده می شد. ✅معرفی: تشنج دوره کوتاهی از فعالیت الکتریکی غیرطبیعی در مغز با سیگنالهای الکتریکی شدید است. به طور معمول، تشنج غایب از چند ثانیه تا چند دقیقه با از دست دادن هوشیاری و بدون هیچ تشنج مشخصی طول میکشد، اغلب در کودکان کمتر از 10 سال رخ میدهد. تشنج های غایب، توقف رفتاری آشکار، عدم پاسخگویی، پلک زدن چرخه ای پلک ها، توقف ناگهانی تکلم و حرکت، جویدن دهان، لب زدن و مالیدن انگشتان. تشخیص شامل آزمایش شمارش کامل خون، اسکن توموگرافی کامپیوتری مغز، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)، الکتروانسفالوگرام، و معاینه مایع مغزی نخاعی است که شواهد را فراهم میکند و به وضوح منشأ ضایعات تشنجی در مغز را نشان میدهد. پیشگیری و مدیریت تشنج غایب را می توان با استفاده از فنی توئین و کاربامازپین همراه با رژیم کتوژنیک انجام داد. ✴گزارش Case یک بیمار مرد 25 ساله با یک دوره تشنج غایب، با از دست دادن هوشیاری به مدت 2-4 دقیقه، سرگیجه و تاری دید به پزشکی عمومی مراجعه کرد. بیمار گزارش داد که پس از چند دقیقه از دست دادن هوشیاری خود دوباره به هوش آمد، اما سرگیجه همچنان ادامه داشت. بیمار استفراغ، حرکات غیر ارادی، سردرد، تب، بی اختیاری ادرار و تپش قلب نداشت
کنسر غده پینه آل
غده پینهآل یا غده کاجی یا غده اپیفیز یا غده صنوبری تودهٔ بافتی مخروطیشکل کوچکی است که در خط وسط مغز، در قسمت فوقانی مرز خلفی بطن سوم قرار دارد. در نمای تاجی، غده در زیر چنبره جسم پینه ای و بالا و خلف تکتوم مغز میانی قرار دارد. این غده درونریز و متشکل از سلولهای پینهآل و بینابینی میباشد و در عمق مغز (دیانسفال) و در بین دو نیمکره چپ و راست مخ قرار دارد. هورمون ملاتونین و سروتونین را ترشح میکند. سلول های اصلی غده صنوبری پینه آلوسیت ها هستند. ساختارهای تشریحی مهم در مجاورت غده صنوبری عبارتند از: قدامی: بطن سوم - قدامی فوقانی: هسته هابنولار - فوقانی: وریدهای داخلی مغز، ورید جالینوس ، استریا مدولاریس، چنبره جسم پینه ای و velum interpositum - خلفی تحتانی: مخزن مخچه فوقانی - پایین: کولیکول های فوقانی مغز میانی - قدامی تحتانی: کمیسور خلفی. علت تومورهای غده صنوبری بر اساس طبقه بندی هیستوپاتولوژیک: تومورهای پارانشیم صنوبری - پینهوسیتوم - تومور پارانشیم پینه آل با تمایز متوسط - پینهئوسیتوم - تومور پاپیلاری ناحیه پینه آل - تومورهای سلول زایا - تومورهای سلول زایای ژرمینوماتوز - تومورهای سلول زایای غیر ژرمینوماتوز - کارسینوم جنینی - تراتوم نابالغ و بالغ ، ... می توان نام برد. تومورهای سلول زایا با سندرم کلاین فلتر، سندرم داون و نوروفیبروماتوز نوع 1 ارتباطی وجود دارد. هم چنین بر اساس هیستواتولوژی پینه آل را می توان به :پینهئوسیتوم - تومورهای پارانشیمی پینه آل با تمایز متوسط - تومور پاپیلاری ناحیه پینه آل - پینئوبلاستوم - ژرمینوما تقسیم بندی کرد. تظاهرات بالینی برای همه تومورهای ناحیه پینه آل ثانویه به هیدروسفالی انسدادی و فشرده سازی تکتوم است مانند : هیدروسفالی - سه گانه کوشینگ - تورم دو طرفه عصب بینایی - فلج دو طرفه عصب ششم - فشرده سازی تکتوم (سندرم پارینو) - اختلال در دید رو به بالا و دید رو به پایین - فشرده سازی مرکز نگاه عمودی در هسته بینابینی medial longitudinal fasciculu - تفکیک نور نزدیک - فشرده سازی هسته پرتکتال در کولیکول فوقانی - نیستاگموس همگرایی - جمع شدن پلک - آسیب به رشته های فوق هسته ای عصب سوم در مغز میانی خلفی. از تست های تشخیصی شامل AFP، b-HCG و آلکالین فسفاتاز جفتی می باشند. تجزیه و تحلیل CSF، که در صورت عدم وجود هیدروسفالی یا با پونکسیون کمری، برای اکثر تومورها مفید است. تصویربرداری : (MRI) با و بدون افزایش گادولینیوم استاندارد طلایی ارزیابی تومورهای ناحیه پینه آل است. با این حال، اگر در دسترس نباشد، CT ( کلسیفیکاسیون در غده صنوبری بزرگسالان )، آنژیوگرافی و سونوگرافی (در نوزادان) نقش دارند. متاستاز CSF را می توان در پینئوبلاستوما (متاستاز دیستال ) و در ژرمینوم ها (متاستاز پروگزیمال) مشاهده کرد. برای درمان : در صورت عدم وجود هیدروسفالی --> تومور مارکرهای به دست آمده --> در صورت مثبت بودن --> درمان براساس آسیب شناسی: • اگر تشخیص منفی : بیوپسی (استریوتاکتیک، آندوسکوپی). یا رزکسیون (بر اساس یافته های اولیه رادیوگرافی یا یافته های پاتولوژی) • در صورت وجود هیدروسفالی --> انحراف مایع CSF؛ بهترین گزینه آندوسکوپی ونتریکولوستومی سوم (همیشه در طول ETV بیوپسی رااز قسمت خلفی بطن سوم انجام دهید) --> ونتریکولوستومی آندوسکوپی سوم برداشتن و جراحی: تمام تومورهای پارانشیم پینه آل, تراتوم بالغ, تومور باقیمانده پس از شیمی درمانی + رادیوتراپی تشخیص های افتراقی:ضایعات غیر نئوپلاستیک کیستیک- کیست پینه آل - cavum veli interpositum - کیست عنکبوتیه - تومورهای پارانشیم صنوبری - تومورهای سلول زایا - تومورهای ناحیه پینه آل تومور می تواند منجر به عوارض مختلفی شود: اختلال عملکرد هیپوتالاموس و غدد درون ریز - اختلال در عملکرد حرکت خارج چشم - خونریزی - انفارکتوس وریدی - تشنج - همی پارزی - آتاکسی