انجمن علمی جراحی مغز و اعصاب

خون ریزی داخل جمجمه ای

07 آذر 1403
زمان مطالعه: 2 دقیقه
38 بازدید
خون ریزی داخل جمجمه ای

خلاصه مقاله

خونریزی داخل‌جمجمه‌ای (ICH) ناشی از خونریزی درون بافت مغز است .سکته زمانی رخ می‌دهد که  ، جریان اکسیژن و خون رسانی به مغز دچار اختلال میشود . شایع‌ترین علل ICH شامل فشار خون بالا، ناهنجاری‌های شریانی-وریدی و ضربه به سر هستند. اقدامات درمانی با هدف متوقف کردن خونریزی، تخلیه لخته خون (هماتوم) و کاهش فشار بر روی مغز انجام میشود .

#پاسخ_کیس
#Frontoparietal_Large_ICH

🔷بررسی کلی

خونریزی داخل‌جمجمه‌ای (ICH) ناشی از خونریزی درون بافت مغز است .سکته زمانی رخ می‌دهد که  ، جریان اکسیژن و خون رسانی به مغز دچار اختلال میشود . شایع‌ترین علل ICH شامل فشار خون بالا، ناهنجاری‌های شریانی-وریدی و ضربه به سر هستند. اقدامات درمانی با هدف متوقف کردن خونریزی، تخلیه لخته خون (هماتوم) و کاهش فشار بر روی مغز انجام میشود .


🔷خونریزی داخل‌جمجمه‌ای (ICH) چیست؟

سرخرگ‌های کوچک خون را به نواحی عمیق مغز می‌رسانند. فشار خون بالا (هیپرتنسیون) می‌تواند باعث پارگی این سرخرگ‌هایی که  دیواره نازکی دارند، شود و منجر به نشت خون در فضای داخل جمجمه شود . خون لخته شده و تجمع مایعات درون جمجمه ، فشار را افزایش می‌دهد که می‌تواند مغز را به استخوان بفشارد یا باعث جابجایی و هرنیاسیون آن شود. با نشت خون به داخل مغز، ناحیه‌ای که توسط آن سرخرگ تغذیه می‌شد، اکنون از خون غنی از اکسیژن محروم می‌شود - که به آن سکته گفته می‌شود. با مرگ سلول‌های خونی که درون لخته هستند ، سموم آزاد می‌شوند که به طور بیشتری به سلول‌های مغزی در ناحیه اطراف هماتوم آسیب می‌زنند.

خونریزی داخل‌جمجمه‌ای می‌تواند نزدیک به سطح یا در نواحی عمیق مغز رخ دهد. گاهی اوقات خونریزی‌های عمیق می‌توانند به بطن‌ها، (فضاهای پر از مایع در مرکز مغز)گسترش یابند. انسداد گردش طبیعی مایع مغزی-نخاعی (CSF) می‌تواند بطن‌ها را بزرگ کند (هیدروسفالی) و منجر به از دست دادن هوشیاری شود.



🔷چگونه تشخیص انجام می‌شود؟
زمانی که فردی با مشکوک به خونریزی مغزی به اورژانس منتقل می‌شود، پزشکان سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است درباره علائم، مشکلات پزشکی فعلی و قبلی، داروها و تاریخچه خانوادگی او اطلاعات کسب کنند. وضعیت فرد به سرعت ارزیابی می‌شود. آزمایش‌های تشخیصی به تعیین منبع خونریزی کمک خواهند کرد.

سی‌تی‌اسکن (CT scan) یک روش تصویربرداری غیرتهاجمی است که از اشعه ایکس برای بررسی ساختارهای آناتومیکی درون مغز و شناسایی هرگونه خونریزی استفاده می‌کند. آنژیوگرافی سی‌تی (CT angiography) شامل تزریق ماده کنتراست به جریان خون برای مشاهده شریان‌های مغز است.

آنژیوگرام (Angiogram) یک روش تهاجمی است که در آن یک کاتتر به داخل یک شریان وارد شده و از طریق رگ‌ها به سمت مغز هدایت می‌شود. پس از قرار گرفتن کاتتر در محل، رنگ کنتراست به جریان خون وارد میشود و تصاویر اشعه ایکس گرفته می‌شود.

اسکن ام‌آر‌آی (MRI scan) یک آزمایش غیرتهاجمی است که از میدان مغناطیسی و امواج رادیویی برای ارائه تصویری دقیق از بافت‌های نرم مغز استفاده می‌کند. ام‌آر‌آی آنژیوگرافی (MRA) شامل تزریق ماده کنتراست به جریان خون برای بررسی رگ‌های خونی و همچنین ساختارهای مغز است.


🔶چه درمان‌هایی در دسترس هستند؟

درمان ممکن است شامل اقدامات نجات‌دهنده زندگی، تسکین علائم و پیشگیری از عوارض باشد. پس از شناسایی علت و محل خونریزی، درمان مدیکال یا جراحی انجام می‌شود تا خونریزی متوقف شود، لخته خون حذف شود و فشار روی مغز کاهش یابد. اگر بدون درمان باقی بماند ، مغز در نهایت طی چند هفته لخته خون را جذب خواهد کرد - با این حال، آسیب‌های وارده به مغز که ناشی از فشار داخل جمجمه (ICP) هستند و مسمومیت ناشی از وجود خون در بافت مغز  ، ممکن است غیرقابل بازگشت باشد.

به طور کلی، بیماران با خونریزی‌های کوچک (<10 cm³) و نواقص حداقلی به صورت پزشکی درمان می‌شوند. بیماران با خونریزی‌های مخچه‌ای (>3 cm³) که در حال بدتر شدن هستند یا دچار فشردگی ساقه مغز و هیدروسفالی هستند، به سرعت تحت درمان جراحی برای برداشتن هماتوم قرار می‌گیرند. بیماران با خونریزی‌های بزرگ لوبی (>50 cm³) که در حال بدتر شدن هستند، معمولاً تحت عمل جراحی برای برداشتن هماتوم قرار می‌گیرند.


🔷بهبودی و پیشگیری
بیماران مبتلا به ICH ممکن است به‌دلیل خونریزی یا درمان، دچار نقص‌های کوتاه‌مدت و/یا بلندمدت شوند. برخی از این نقص‌ها ممکن است با گذشت زمان و با درمان برطرف شوند. فرآیند بهبودی ممکن است هفته‌ها، ماه‌ها یا سال‌ها طول بکشد تا عملکرد دوباره به‌دست آید.


گرداورنده : دکتر آیسان محمودخانی

مارا به دوستان خود معرفی کنید🌱
🆔 @Neurosurgery_association
🆔 @Neurosurgeryassociation
🆔Linkedin
🆔neuro-surgery.info

مقالات مرتبط

11 تیر 1402
2 دقیقه

مننژیوما

مننژیوما یکی ازتومورهای اولیه سیستم عصبی مرکزی است که در نخاع یا مغز بروز می‌کند و منشأ تومور از سلولهای مننژ و عنکبوتیه است. این تومور معمولاً خوش‌خیم است.تشعشعات یونیزان ، ریسک بیماری را از شش تا ده برابر بیشتر است. سندروم ارثی میتوانند زمینه را برای بروز مننژیوما فراهم کنند.مانند نوروفیبروماتوز نوع 2 (NF2) , Li-Fraumeni، Gorlin، von Hippel-Lindau، بیماری Cowden و نئوپلازی غدد درون ریز متعدد (تیپ1). هورمون‌های جنسی به‌عنوان عوامل خطر دیگر برای ایجاد مننژیوم مطرح میشوند. افزایش بروز بیماری پس از بلوغ در زنان (2:1 در مقابل مردان) و همچنین در طول دوره باروری (حدود 3:1) مطرح کننده این موضوع میباشد. ویژگی بافت شناسی پاتوگنومونیک مننژیوم، تشکیل whorls است که در نهایت به اجسام پساموما تبدیل می شوند. نشانگرهای ایمونوهیستوشیمی برای شناسایی مننژیوم عبارتند از: آنتی ژن غشای اپیتلیال، گیرنده سوماتوستاتین 2A، گیرنده پروژسترون و گیرنده استروژن ؛ آنتی ژن غشای اپیتلیال میباشد. WHO براساس ویژگی های هیستوپاتولوژیک: فعالیت میتوز ، تهاجم مغزی، و یا حداقل سه ویژگی تهاجمی دیگر مانند sheeting ، نسبت هسته به سیتوپلاسم بالا، هسته  برجسته، سلولاریتی بالا و نکروز خود به خودی ، مننژیوم‌ها را طبقه بندی کرده و سه درجه بدخیمی را ذکر کرده است: مننژیوم های درجه یک می توانند طیف وسیعی از الگوهای بافت شناسی مختلف را ارائه دهند این الگوها عبارتند از: مننژوتلیال و فیبروز ، انتقالی، psammomatous,، angiomatous,، microcystic,، ترشحی، غنی از لنفوپلاسمیت و متاپلاستیک. از معیارهای طبقه بندی طیف درجه 1 : نرخ میتوز پایین، 4 در 10 HPFs و عدم تهاجم مغزی میتوان اشاره کرد. مننژیوم درجه 2 حداقل 3 ویژگی از ویژگی های زیر است: افزایش سلولاریتی، سلول های کوچک با نسبت بالای هسته به سیتوپلاسم، هسته برجسته، رشد مداوم بدون الگو یا رشد ورقه مانند، و کانون های نکروز خود به خود یا جغرافیایی. این طیفمی توانند بافت شناسی سلولی واضح و کوروئیدی داشته باشند. مننژیوم درجه 3 با ویژگی های بافتی بدخیمی تعریف میشود. چنین ویژگی هایی شامل سیتولوژی بدخیم (مانند ظاهری شبیه به سارکوم، کارسینوم یا ملانوم) یا شاخص میتوزی بالا است. زیرگروه هایی که دارای پتانسیل بیشتری برای تکثیر هستند، با درجه های II و III همراه هستند. اکثرا بدون علامت هستند ولی به محل درگیری ارتباط دارند. مننژیوم ها در تمام قسمت های جمجه یافت میشوند؛ خصوصا در ناحیه پاراساژیتال، و به دنبال آن فاکس، سینوس کاورنوس، توبرکلوم سلا، Lamina Cribrosa، تورامن مگنوم و Torcular Zones. علائمی همچون سردرد ، نقایص نورولوژیک کانونی یا تشنج عمومی و جزئی ، تیپیکال هستند. تغییرات شخصیتی، سردرگمی و تغییر سطح هوشیاری را میتوان مشاهده کرد و ممکن است به اشتباه به عنوان زوال عقل یا افسردگی تشخیص داده شود. مننژیوم های ستون فقرات اغلب در ناحیه توراسیک قرار دارند. هر فردی که اخیراً تشنج های او شروع شده یا علائم عصبی کانونی دارد که احتمال میرود با توده داخل جمجمه ارتباط داشته باشد، باید تحت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی از مغز قرار گیرد. تشخيص آن راديولوژيك است و اگر تصويربرداري قویا حاكي از مننژيوم باشد، بيوپسي(روش تشخیص قطعی) اجباري نيست. در هر روش تصویربرداری، مننژیوم ها ویژگی های بسیار مشخصی را نشان می دهند که امکان تشخیص دقیق آنها را فراهم می کند و امروزه حتی سرنخ هایی برای تشخیص های بافت شناسی نیزارائه میدهند. بیشتر توده های کانونی و خارج محوری مننژیوم هستند و گاهی اوقات وجود جریان(شکاف) CSF در مجاورت تومور دیده می شود.   تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) روش استانداردی برای تشخیص رادیولوژیکی و نظارت بر مننژیوم است. میتوان از آن برای افتراق بین عود مننژیوم های تحت درمان با جراحی و تغییرات رادیولوژیک مرتبط با درمان (مانند ضخیم شدن دورا) استفاده کرد. در CT، کلسیفیکاسیون داخل ضایعه تغییرات استخوانی(هیپراستوز)، افزایش علائم عروقی و کلسیفیکاسیون پساموماتوز نیز دیده میشود. در اسکن های CT و MRI، مننژیوم ها به صورت بدون تکیه و یا ساقه دار(dural tail) با ظاهری ایزودنس و لکه مانند(به دلیل تشکیل عروق) دیده میشوند. مننژیوم خوش خیم دارای dural tail ضخیم و تقویت کننده کنتراست خواهد بود.نکروز مرکزی (hypointense T1، غیر تقویت کننده) را می توان در هر دو مننژیوم خوش خیم و بدخیم مشاهده کرد. درگیری عروق مغزی یک ویژگی شایع است، به ویژه برای مننژیوما های قاعده جمجمه، که ممکن است به شریان های کاروتید و بازیلار یا شاخه های آنها نزدیک شود. برای مننژیوم قاعده جمجمه، 18-fluoro-ethyl-tyrosine PET می تواند به تشخیص کمک کند. سایر تشخیص‌های افتراقی شامل دیگر بیماری‌های عفونی، التهابی یا نئوپلاستیک است که دورا یا فضای ساب دورال را درگیر می‌کنند، مانند متاستاز سایر تومورها، پلاسماسیتوما، لنفوم، تومور فیبری منفرد، گلیوسارکوم، سارکوئیدوز، گرانولوماتوز و سل. درمان 1)جراحی: برای تومورهای در حال رشد و علامت دار، استاندارد مراقبت یک رویکرد جراحی است. مکان نوروآناتومیک تومر، رویکرد جراحی را تعیین میکند؛ به طور مثال تومورهای پاراساژیتال ، با وجود سطحی بودن اما به دلیل درگیری سینوس ساژیتال ، پیچیده محسوب میشوند. تکنیک‌های جدید جراحی شامل رویکردهای آندوسکوپی، جراحی هدایت‌شده با تصویر، مانیتورینگ عصبی، یا استفاده از ناوبری حین عمل و سیستم‌های نوری است که امکان تجسم گسترده‌تر حین عمل را فراهم می‌کند. روش های آندوسکوپی از طریق حفره بینی برای درمان مننژیوم های موضعی در شیار بویایی، planum sphenoidale و tuberculum استفاده شده است.رادیوتراپی کمکی با هدف کاهش خطر عود و بهبود کنترل موضعی، مفید است. هنگامی که تومور برداشته می شود، از نوعی چسب برای جایگزینی دورا استفاده می شود. گسترش میزان برداشت(برش) از بافت با درجه سیمپسون اندازه گیری می شود و در پنج دسته قرار میگیرند: 1. برداشتن کامل، با برداشتن دورا و استخوان 2. برداشتن کامل کامل با انعقاد دورال 3. برداشتن ماکروسکوپی، بدون برش دورال یا انعقاد 4. برداشتن ساب توتال 5. بیوپسی جراحی می تواند عوارض عصبی، عصبی شناختی و عملکردی ایجاد کند و کیفیت زندگی این بیماران را محدود می کند. 2)پرتو درمانی: اگر برداشتن ساب توتال یا عوارض عمل جزء پیامدهای احتمالی باشد، باید به عنوان یک رویکرد درمانی اولیه در نظر گرفته شود. و برای کنترل رشد موضعی تومور استفاده میشود. در مننژیوم های درجه 1 در صورت برداشت ناقص در مناطق پرخطر مانند سینوس کاورنوس میتواند از رادیوتراپی استفاده کرد. در مننژیوم های درجه دو، نقش پرتودرمانی کمکی هنوز بحث برانگیز است، اما در موارد برداشت ناقص می توان آن را مد نظر قرار داد. مننژیوم درجه III با خطر بالاتر عود بعد از برداشتن همراه است، بنابراین رادیوتراپی با دوز بالا بعد از عمل استاندارد مراقبت است و با بهبود کنترل موضعی در ارتباط است. 3)درمان های سیستمیک: عوامل شیمی درمانی سیتوتوکسیک بررسی شده اثربخشی محدودی داشته اند و با دستورالعمل های اجماع توصیه نمی شوند.

05 آبان 1403
2 دقیقه

پروفسور مجید سمیعی

پروفسور مجید سمیعی در ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد. او از خانواده‌ای رشتی است و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در رشت به پایان رساند. پس از آن، برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ ماینتس در رشته‌های زیست‌شناسی و پزشکی تحصیل کرد. او در سال ۱۹۷۰ موفق به اخذ درجه تخصص در جراحی مغز و اعصاب شد و در سال ۱۹۷۲ به عنوان استاد جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه ماینتس منصوب شد.

0 لایک
0 نظر
دانلود

نویسندگان

خانه

دوره‌های آموزشی

مقالات

حساب کاربری